خانواده ایرانی

خانواده ایرانی | خواستگاری | ازدواج | عقد | مسائل جنسی و ...

خانواده ایرانی

خانواده ایرانی | خواستگاری | ازدواج | عقد | مسائل جنسی و ...

۴۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

اول بگم  تقریبا 21 سال نیم دارمو  کیلومتر ها دورتر از شهر خودمو خانواده دارم درس میخونم.(شیرازیم ولی نزدیک به2ساله تهرانم).تو این دو سال تنها بودمو خیلی مهم نبود برام چون خیلی اجتماعی نیسم و خیلی هم سعی نکردم با بقیه مثلا همخوابگاهی ها صمیمیتی داشته باشم.ولی یه مدتیه یه حس عجیب دارم.احساس نیاز عاطفی شدیدی دارم و حس تنها بودن هیچوقت به این اندازه حس نکرده بودم:/قبلا با هر بار رفتن پیش خانواده حل میشد ولی از وقتی این حس اومده دیگه با رفتن پیش اونا هم حل نشده.قبلا مثل اکثر مجردا فشار نیاز جنسی ولی حالا نیاز عاطفی و حس تنهایی هم اضاف شده که اگه بیشتر از مورد اول نباشه،کمتر هم نیس
احساس یکنواختی و بی حوصلگی طوری که حتی گاهی حوصله خودمم ندارم دیگه....
از یه طرف هم دوس داشتم بعد درس و شغل و همه مقدمات واسه ازدواج اقدام کنم چون دختر مردم با هزار امید و آرزو قراره به پسر بله بگه و اگه قرار به سختی کشیدن باشه خب همون خونه باباش میمونه راحت تره دیگه چه کاریه ولی خب حالا میبینم بدون انگیزه و تنهایی نمیشه و خیلی سخته....روزای اول گفتم ممکنه از این حسای زود گذر یا افسردگی باشه و با پر کردن اندک اوقات فراغت رفع بشه ولی بدتر شده که بهتر نشده.حالا سوالم ازتون اینه که شما با این حس ها و نیاز ها چیکار میکنین:/مثلا اونایی که 30به بالا یا 40 هستند چجوری تحمل کردن ؟!یا باید به خانواده بگم که به فکر باشن ولی از یه طرف 21.22 واسه پسر کمه و اینجور باید دختر همسن یا فوقش 20.21 پیدا کنم که دختر این سنی هم هنوز بچه س به نظرم و  اصلا شما این شرایط من مثلا یکیش همین که فاصله تقریبا زیاده و من کم میرم شهر خودمون حاضرین قبول کنین یا ممکنه دختره قبول کنه؟؟!....در کل نمیدونم چیکار کنم :(خلاصه ببخشد اگه طولانی شد!

((حا و سین و یا و نون ))
۰۵ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام
یک خواستگار دارم ۳۵ساله.
همه چیش خوب و عالیه و منم پسندش کرده ام.
فقط ایشون به بنده گفتند که ۵سال اعتیاد داشتند و الان ۱۵ساله که پاک هستش حتی سیگار هم مصرف نمی کنه. مرتب به جلسه های n.a میره و تا آخر عمر هم باید بره ... ان.ای همون انجمن معتادان گمنام هست که من هرچی در موردش سرچ کردم زیاد ازش سردرنیاوردم که این جلسات چی هست ، اونجا دقیقا چیکار میکنن و آیا رفتن به n.a تضمینی هست برای رجوع نکردن دوباره به سمت موادمخدر.
ممنون میشم اگه اطلاعاتی دارید بهم بگید دعاگوی همتونم

((حا و سین و یا و نون ))
۰۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 من و همسرم 5 سال هست ازدواج کردیم خودم 24 سالمه و همسرم 28 سالشه و ما در زمینه رابطه جنسی خیلی فعال هستیم ما تصمیم گرفتیم یه تنوعی در رابطه جنسیمون داشته باشیم و از رابطه جنسی زده نشیم به نظر شما چه کارهایی میشه کرد برای تنوع در رابطه جنسی ؟ تجربیات خودتون را بگید بعضی از زوج ها برای تنوع در رابطه جنسی از روابط ضربدری استفاده میکنند که به نظر جالب میاد و ما هم به این جور روابط فکر کردیم و در موردش صحبت میکنیم و دوست داریم امتحان کنیم به نظر هیجان انگیز میاد نظر شما چیه از این نوع رابطه ها

((حا و سین و یا و نون ))
۰۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بنده اکنون ۳۵ سال دارم و مجرد و تا حالا روابط جنسی نداشته ام الحمدلله ولی در حد تلفنی سکسی... فقط .زمانی که ۲۷ سالم بود بازنی متاهل ارتباط خواهر برادری(که بعدها فهمیدم چنین رابطه ای دروغ است)داشتم بعدها فهمیدم زنه با شوهرش اختلاف دارد و قبلا حتی سعی در خودکشی خودش داشته.این زن بسیار بسیار به من وابسته شده بود.من هم خلاصه تنها در حد ارتباط تلفنی عاطفی با هاش داشتم.بعدها شوهرش فهمید و کار به جای درگیری کشید.شوهرش ازم خواست که دیگه به زنش ارتباط نداشته باشم و گفت هر چی بود گذشت دیگه تکرار نکن.پس از مدتی زن خیلی خیلی برام فشار آورد به گونه ای که اعصاب برام نمونده بود ولی من جوابشو ندادم بعدها رابطه ادامه دادم و بعدها که خیلی تحریک میشدم  اندکی حرف هاو شوخی های جنسی هم داشتم باهاش...باز هم پشیمان شدم و با مشورت یک دلسوز شایعه انداختم که من متاهل شده ام و خوبه زنه ول کرده اگر چه گاها پیام می فرسته اما صد در صد جوابشو نمیدم.اکنون پرسش بنده این است که بار دوم با زن رابطه تلفنی ادامه داده ام و حتی یکبار مینه فراهم شد باهاش خونه خالی برم یا توی جنگل ببوسمش اما نرفتم...آیا واقعا حق الناسه یا همان توبه کنی و بینی وبین الله کافیه...بعضی روحانی ها میگفتن توبه کن و نمی خواهد از شوهرش حلالیت بطلبی چون ممکنه مشکلاتی بوجود بیاد.آیا شما در دین مبین اسلام برای این راهکاری شنیده اید.باید مسئله برام روشن بشه چون اومد و روز قیامت یقه ام را گرفتند که چرا نرفتی از شوهرش حلالیت بطلبی.ممنونم از پاسخ آقای نجفی و دوستان برام دعاغ کنین خداوند دل شوهرش را نرم کند و قیامت بهم گیر ندهد چون واقع اینبار پشیمان پشیمانم.خداوند همه ما را ببخشد.

((حا و سین و یا و نون ))
۰۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


سلام خواهش میکنم بیایید بگید من آدم بدی ام ؟

قضیه اینه که من یه خواهر بزرگتر دارم با فاصله سنی کم.من و خواهرم هر دو درسمون یه جور بود و رتبه های کنکورمون نزدیک هم.وهر دو تامون لیسانس دو رشته متفاوت قبول شدیم.اما مشکل ازاونجایی شروع شد که خواهرم درسش تموم شد و رفت سرکار و چیز خیلی عجیبی که وجود داره اینه که ایشون 5 روز در هفته روزی 2 ساعت میره سرکار و پشه میپرونه.یعنی کارش اصلا فیزیکی و سخت هم نیست.و برای این دو ساعت ماهی 4-5 تومن میگیره.کارش حالت آزاد داره و جنس صد تومنی رو میکنن چهار صد تومنو به مردم بیچاره میفروشن.واسه همین کلی سود داره.این پول حلاله ؟ یعنی در وافع انگار نشسته تو خونه و میخوره و میخوابه و تفریح میکنه و ماه به ماهم اینهمه پول میریزن به حسابش.این درحالیه که من دارم به سختی درس میخونم تا ارشد قبول بشم و بلکه بعدش یه کار 2 تومنی اونم شاید پیدا کنم.اونم با ساعت کار فوق العاده بالا.
من در عجبم از کار خدا .که چرا یکی باید اینجوری مفت مفت پولدار بشه.اگه یکی بره زحمت بکشه چمیدونم تا دکترا عمرشو بزاره درس بخونه یا روزی 8 ساعت کار کنه خب میگم نوش جونش.ولی اینجوری آخه انصافه؟
بدیش اینه که خیلیم آدم بی عرضه هست و با این همه پول نمیدونه چیکار کنه و حرومش میکنه.
((حا و سین و یا و نون ))
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ببخشید اینا رو هم اضافه کنید بی زحمت
مردها چند سالگی دیگه نیاز جنسی شون فروکش می کنه ؟؟؟ چرا یه مرد ۶۰ ساله دیگه رابطه برقرار نمی کنه ؟؟؟ اما پارسال که داشتم از یونی میومدم یه پیرمرد افتاده بود با ماشین دنبال من شیرین ۶۵ سالو داشت آخه مگه اونم ....
چه جوری یه مرد ۷۰ ساله با یه دختر ۳۰ ساله ازدواج می کنه ؟؟؟ به نظر من از دو حالت بیشتر خارج نیست یا کسایی که در دهه ۵۰ زندگیشون دیگه قدرت نعوظشونو از دست میدن مشگل دارن یا اون مردایی که ۷۰ سالشونه فقط زندگیو با صدای قیژ قیژ تخت باور دارن در صورتی که هر چیزی حدی داره !!! نه ؟؟؟ 
زن های سید چی ؟؟؟ تا چندسالگی تمایل به رابطه دارن ؟؟؟
چه جوری باید متوجه این قضیه بدون پرسش بشم که تامینم تا زمانی که خودم دوست داشته باشم
سوال کردن تو خواستگاری و بی شرمی میدونم فکر می کنم طرف دیگه فوق العاده شهوتی و این شاید واسم قابل قبول نباشه نمیدونم
دوست ندارم خواستگارام راجبه این مسایل باهام حرف بزنند زششششششششششت
اصلا چه جوری روشون میشه راجبه این چیزا می پرسن؟؟؟ یا مثلا همین جا دیدم دخترخانم ها راه حل می خواستن که چه جوری بفهمن طرف چی جوری سرد یا گرم !!!


((حا و سین و یا و نون ))
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام
من یک دختر عینکی هستم این کجاش عجیبه؟!
امروز بدجوری دلم شکست،
برام خواستگار اومده بود.یکی معرفی کرده بود و مادر و خواهر پسره منو دیدند و پسندیدند. تعریف از خود نباشه هم قیافه و ظاهر خوبی دارم هم خانواده ام خوب و آبرومندند
ولی بمحض اینکه پسره فهمیده من عینکی هستم حتی حاضر نشده منو ببینه!
مشکل من نیومدن پسره نیست، کسی که همچین فکری داره و ادمارو اینجور قضاوت میکنه، همون بهتر نیومد چون بدرد هم نمیخوریم
مشکل من ازدواج هم نیست، من فقط 22سالمه و کلی وقت دارم
ولی برام سواله مگه اگه دختر عینکی باشه چه معنی برای شما داره؟ میترسید بگید زن کور گرفتی؟!
من زیادعینکمو چشم نمیزنم چون بدون عینک هم دیدم خوبه و راحتم چون فقط یکی از چشمام ضعیفه. ولی وقتی مادر و خواهر پسره اومدن، مخصوصا عینکمو به چشمم زدم که از اولش باهاشون صادق باشیم و پنهون کاری نباشه.
نمیدونم شایدم حق با بقیه اس
از این به بعد میخوام 24 ساعته عینکمو به چشم بزنم، بدرک اگه کسی نپسنده چون اصلا مهم نیست
مهم نیست ولی نمیدونم چرا جلو اشکامو نمیتونم بگیرم...
نظر شما چیه؟ کاش آدما رو از رو عینک یا چاقی یا لاغری یا سبزه یا سفید بودن...قضاوت نمیکردیم، چیزایی که دست خود آدم نیست

((حا و سین و یا و نون ))
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام دوستان خوبم سوال و موضوع من هم دخترونه ست هم پسرونه
من قبلا اینجا پست گذاشتم که لینک پست قبلی رو آخر حرفام می نویسم
دخترم ، ۲۳ سالمه و چند وقته دیگه می رم ۲۴ سال و مجرد هستم و از سادات ها هستم
سوالایی که دارم اینه :
والدین متوجه شهوتی بودن یا نبودن فرزندشون میشن ؟ مثلا خود ارضایی فرزندشونو متوجه میشن مثلا در حال انجامش هستن ؟
آقایون جواب بدن مرسی : اگر یه روزی متوجه شین خواهر کوچیکتون فیلم سوپر نگاه می کنه واکنشتون چیه ؟
برادرم ادعا می کنه که میتونه ذهن منو بخونه و این اصلا برام خوشایند نیست چه جوری میشه ذهن کسی رو خوند
موضوع دیگه ای که وجود داره اینکه از رابطه خوشم میاد اما از دیدن بعضی پست ها که پسرا میزارن از رابطه متنفر میشم با خودم میگم یعنی دنیای پسرا فقط سکس که ۸۰٪ سوالاشون همین چیزاست ؟ به خودی خود از رابطه بدم نمیاد اما اینکه پسرا میان میگن دختر موردعلاقم سایز سینه ش کوچیک نمیدونم فلان بساره حتی مردد میشن سر این موضوع ، یعنی پسرا عشق و تو سکس میدونند ؟؟؟ چرا باید مثلا یه دختر وقتی خواستگاریش اومدن یه جوری لباس بپوشن که سایز همه جاش معلوم باشه ؟؟؟؟ خانمها چه حسی نسبت به این موضوع دارن ؟؟؟ اینکه من یه جوری میشم از این کار مشگل از من یا همه مثل من هستن من اینطوری لباس پوشیدن و موقع چایی برداشتن و نگاه های خاص پسرا رو توهین برداشت می کنم میخوام بدونم طرز فکرم اشتباه یا نه درست ؟؟؟
نگید که صحبت یه عمر زندگی که همه میدونند بعد از ازدواج همه چی فرق می کنه یه وقتایی از ازدواج بدم میاد اما چاره ای ندارم در خصوص خودارضایی هم باید اضافه کنم که پدرم علاقه ی فوق العاده ای به ازدواج من داره اما من با این فکرا بدم میاد

((حا و سین و یا و نون ))
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام

پسر  ١٩ ساله هستم ، محصل رشته حقوق ، علاقه دارم از راه هاى زیادی پول در بیارم 
از بچگی پول جمع کردم ، وأم گرفتم و از ١٦ سالگی کار کردم و حاصل اون یه ٢٠٦ بود که خریدم (همیشه ٢٠٦ البالویی رو خیلی دوست داشتم :) )
حالا پدرم قراره برای اینده بنده کاری کنه ، و ملکی بخره


خوب حالا اینکه قراره پدر من علاوه بر طلا و خرج عروسی (که پولش در میاد )
یک ملک بخره ، میخوام بپرسم خونه ی ٨٠ متری دو خواب بهتره یا مغازه ١٥ متری ؟
محل اسکان مرکز تهران هست

من خودم نظرم روی مغازه هست اخه میشه با مغازه پول در اورد و مثلا بعد ٢٥ سالگی خونه خرید 
خیلی دوس دارم کنار شغل اصلیم ، یک شغل مغازه ای داشته باشم و حتی تصمیم دارم تا سال بعد برنامه نویسی اندروید یاد بگیرم و از طریق ساخت اپ هم پول در بیارم یعنی خیلی دلم میخواد سه چهار تا شغل داشته باشم

همین دیگه ؛ خونه ٨٠ متری یا مغازه ١٥ متری ؟
((حا و سین و یا و نون ))
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام من یک خانم هستم.از نظر ظاهری به گفته ی دیگران زیبا هستم.نمی گم چهره و اندامم بی نقصه اماهر چی که هست از عموم مردم قدری بالاتره.از خدا بابت این نعمت همیشه سپاسگزار بودم.و این قدر دانی رو با رعایت حجاب کامل انجام دادم.خواستگار های زیادی داشتم.چون خانواده ی از نظر دیگران خوبی دارم.خانواده ی تحصیل کرده و تک فرزندم.وضعیت مالی نسبتا خوبی داریم.

برای تعریف نمی گم فقط از جهت شناخت بهتر می گم وقتی تو دوران مدرسه بودم معلمان و دوستانم عاشقم بودند.همه به مادرممی گن خوشبحالت همچین دختری داری دیگه از خداچی می خوای.

زندگی منم اون جور که مردم  فکر می کنند نیست .منم مشکلاتی در زندگی داشتم ولی با وجود اینا ادبم رو در برابر بزرگتر حفظ کردم.

مردم می گن خیلی با ادبی.منم تایید نمی کنم ولی از خیلی از هم سن و سالام به احترام به بزرگتر پایبند ترم.

من ازدواج کردم.همسرم استاد دانشگاه هستن.من ایشون رو آگاهانه و از روی عقل انتخاب کردم.

همه ی خواستگارام خوب بودن اما این یکی نه زیادییم بود نه کمم.

همسرم از نظر روحی و اخلاقی و ظاهر و خانواده و فرهنگ و... خلاصه هرچی پارامتر مهم هست همسنگ من هست.

اما من یه ترس بزرگ تو ذهنم دارم.من به پاکی همسرم و درستی انتخابم و خوب بودن عملکردم در طی مدت زندگیمون ایمان دارم.

اما از دختر های دانشجوی خطرناک اون بیرون می ترسم.دختر هایی که از درد بی خواستگاری و نبود شوهر عاشق استاد متاهلشون می شن و از اون بدتر زیر پاش می شینند.

دختر هایی که کمبود و عقده خانوادگی دارند و کارشون خراب کردن زندگی دیگرانه.

مضافا اینکه هر روز یه داستان تلخ از خیانت مرد به همسرش می شنوم.

همین چند وقت پیش خبر خیانت یکی از اساتید معروف به همسرش منو شوکه کرد.همسر این استاد هم خودش استاد دانشگاه است و به قدری این خانم زیبا  و خوش اندام هست که حد نداره.

در اخلاق هم زن کم نظیر و نمونه ای هست.اونا یک دختر 14 ساله داشتند که از شدت گریه و درد خیانت پدرش به مادرش تو خواب مرد.

نکته جالبش اینجاست که اون دانشجوی دختر خیلی معمولی یا حتی می شه گفت زشت هست.

چرا؟چرا؟

واقعا چرا؟

هر کدوم از ما با هزار امید و آرزو پا تو خونه ی شوهر می ذاریم و با ذوق و شوق مراسم خواستگاری و بله برون و نامزدی و می گیریم و تو دوران نامزدی وابستگی عاطفی پیدا می کنیم.عقد می کنیم و عروسی و بعدشم خونه بخت .خرید جهیزیه و خونه و چیدن خونه .پا تختی و ...

با کلی ذوق و شوق این مراسم رو انجام می دیم.

اینهمه خاطره و این همه اس ام اس عاشقانه و...

چطوری این همه عشق تبدیل به بی حسی میشه و حاضر میشم بهم خیانت کنیم؟

بعضی آقایون می گن خدا بهشون جواز صیغه و این جور چیزا رو داده اما اونا نمی دونن که ازدواج  مجدد به شرط رعایت عدالته و جز حضرت علی و بعضی از مردان خدا کی می تونه ادعا کنه عدالت رو رعایت می کنه ؟

خداوند حتی در قرآن می گه اگه شک دارید عدالت رو بتونید برقرار کنید به تک همسری قناعت کنید.

بعضیا می گن دختره بی کس و بی پناه بود منم گرفتمش .چون وضع مالیم خوب بود.تو جامعه ما میلیون ها پسر مجرد در آرزوی ازدواج هست که به علت مسائل مالی ناتوان هستند چرا مرد های متاهل پولدار پولشونو به این آدم ها نمی دن تا اونا پناه دختر بی کس مردم بشن.

اگر واقعا اهل کار خیر هستند.

علت ازدواج های مجدد امروز اکثرا هوس بازیه نه امر به سنت الهی.

حالا خواهش می کنم راهنمایی کنید که نترسم از این موضوع

بعضی از دخترای دانشجو واقعا رعایت نمی کنند و این منو می ترسونه.

من با وجود زیبایی زیاد اونو حراج نکردم و به خودم فقط برای همسرم می رسم.این حق من و امثال من نیست که دلشون بشکنه منی که حاضر نشدم به جلوه گری ارزنی از محبت شوهری به زنش کم کنم.

مجرد که بودم نه آرایشی می کردم و همیشه چادری سرم بود یا تو جمع مانتوی گشاد و اندام و صورتم رو حراج نذاشتم و رعایت می کردم که مبادا تو چشم مردی زیباتر از زنش جلوه کنم.کم حرف می زدم و جلوی مرد ها نمی نشستم و چون سرم رو پایین می انداختم اگه هم کسی قرار بود نگاهم کنه خجالت می کشید و اونم سرشو پایین می انداخت.

خدایا من حاضر به از هم پاشیدن زندگی که هیچ حاضر به بی مهری اندک هیچ زن و شوهری نشدم نذار یه عده از خدا بی خبر و نا نجیب زندگی منو و امثال منو خراب کنند.

((حا و سین و یا و نون ))
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر